عروس های قربانی p12

 

ماریان: هاعههههه؟ این دیگه چه اتاقیه؟

دازای‌: - __- ببند

اکوتاگاوا: ماریان سان این رو بپوشید

یه لباس عروس سیاه و بنفش بهش میده*

ماری: =-= خب، روتون رو کنید اون ور

دازای: بپوش بابا

چویا: آره بپوش، اگه بخوای میتونم کمکت کنم

ماری: تا 3 شماره برنگردید جیغ میکشم گوشتون از جاش در بیاد

چویا در صدمی از ثانیه بر میگرده (روش رو اون ور میکنه)

اکوتاگوا هم همین طور

اتسوشی: چاره نیست، حوصله جیغ ندارم

این دو تا هم بر می‌گردن *

پس از 3 ساعت*

دازای: هوی آب دهنت ریخت روی من، خودتو جمع کن ببینم کوتوله

چویا: دراز بی قواره... هاع چی شده؟

اکوتاگوا مانند فرشته ها خوابیده *

دازای: اکو چقدر نازه*^^*

اتسوشی: هنتای ها

دازای: تو یکی ببند، یکی میخواد به خودت بگه!

ببینم..... هاعهههههههههههه؟ 1 ساعته خوابیدیم!

هوی توووووووو 3 ساعته داری چه غلطی میکنی؟؟؟؟

ماری: اینو چجوری بپوشم اخه=----=؟؟؟

دازای، چویا، اکوتاگاوا، آتسوشی، : نانیییییییییییییییییییی؟

هنوز نپوشیدیییییییییی؟

دود از کله شان بلند میشود:|~*

دازای آستین هاشو بالا میده*

میره و 1 دقیقه ای لباس رو تن ماریان میکنه *

دازای: بیا=-= 1 دقیقه تموم شد

ماری: نه اینکه جناب خون آشامی، عین میگ میگ معلومه خیلی سریعی

دازای : الان این تعریف بود یا تنه؟

چویا: میگ میگ!! 🤣🤣🤣

اکوتاگوا : دازای سان وقتشه

ماریان رو روی یه پنتاگرام که با خون کشیده شده میبرن*

دست هاشو میبندن و شروع میکنن به خوندن*

پرودگار تاریکی

تاریکی را به او برگردان

باشد که ما را در پناه خود قرار دهی

ای حلال بالای سر

باری دگر نیرویت را به ما ده

برو به سمت تاریکی

به این سرنوشت انسانی فانی پایان بده

این زنجیر از جنس نور را بشکن

و روح درون تاریکی را آزاد نما

((خدایی عجب شعری گفتم*---*، یه چیز خفن شده*-*))

خونی که روی زمینه سیاه میشه

ماریان شروع میکنه به فریاد کشیدن *

اتسوشی : اه اون صورت پر از درد و غرق شده توی تاریکی

چقدر زیباست

اکوتاگاوا : درد سادیسمی

دازای: با شما هام، الان وقتشه، زیاده روی نکنید ها

چویا: باشه باشه

هر چهار تاشون شروع به خوردن خون ماری میکنن*

دازای خونش رو از طریق بوسه به ماریان میده *

اتسوشی: تموم شد

حالا باید صبر کنیم بیدار بشه

اکوتاگاوا: من میرم شام رو آماده کنم

اتسوشی: منم میرم یه لباس خفن براش پیدا کنم

چویا: انگاری منم باید برم یه قربانی آماده کنم

دازای: خوبه

ماریان رو روی تختش میزاره

2 ساعت بعد*

سر میز*

چویا: هنوز بیدار نشده؟

اتسوشی: چقدر ميخوابه

اکوتاگاوا: طول میکشه، چون اون یه انسان عادی نیست قراره یه اصیل زاده بلند بشه، پس صبر کن و غذاتو بخور

اتسوشی: باشه مامان اکو

اکو: 😑🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪

دازای: باز شما عین سگ و گربه شروع کردید

اتسوشی: یکی میخواد به تو و چویا بگه

شما که بدترید

دازای: حرف حق جواب نداره😑😑

ماریان: تشنمه....

چویا: بیدار شدددددد؟

میره و یه دختر که دست و پاش بسته شده و بیهوشه میاره

ماریان شروع میکنه به خوردن خونش*

دازای: چه عطشی://

ماری: هاع؟ کجام؟ چی شد؟ تموم شد؟الان یعنی خون اشامم؟ 

چویا: اره=-=

فقط موند عروسی

ماری: خوابم میاددد

اتسوشی: الان این موقع شب؟

ماری: خرو پفففففف*

ماری: نه صبر کن خواب چیه؟

خوب الان میتونم خفاش بشم؟ یا گرگ؟ یا موش؟ یا گربه؟

میتونم پرواز کنم؟

چجوری غیب بشم و یخ جا ظاهر بشم

واووووو خفنههههه

چویا: نمیدونستم خون آشام بودن آنقدر ذوق کردن داره

اکوتاگاوا: فکر میکردم افسرده بشه یا همچین چیزی... خوبه که باهاش کنار اومده

اتسوشی: فقط موقعی میتونی تبدیل بشی که ماه کامل باشه

الان ماه حلاله

ماری: اها

ماریان سرعتش رو چک میکنه یهو عین جن پشت سر چویا ظاهر میشه و کلاهش رو کش میره

چویا: هاع؟ چیشد؟ خیلی سریعه!

چه زود داره قدرتش رو کنترل میکنه

من اولین بار با سر رفتم تو دیوار =-=

دازای: ولش، ابن جو گرفتتش بیاید بریم مقدمات عروسی رو آماده کنیم

منم باید بهش از آداب و رسوم خون آشام ها بگم

اکوتاگاوا: دازای سان باید یاد آوری کنم که 12دقیقه دیگه باید با مادرتون صحبت کنید

بعد از شرکت پرونده جدید اومده و یک سری شکایات از خون آشام ها

و...

دازای: لعنتیییییی، چقدر دلم میخواد الان خودکشی کنم

خب همگی میدونید باید چیکار کنید

منم باید به کار هام برسم

اکوتاگاوا کون لطفا آداب رو خیلی خوب یادش بده

اکوتاگاوا: بله

چویا: مطمعنی روباتی چیزی نیستی

اکوتاگاوا: نه

اتسوشی: این تو ظاهر خودشو اینجوری نشون میده

و اگر نه تو....

اکوتاگاوا قبل از تموم ‌شدن حرف اتسوشی با شال خفش میکنه

اتسوشی: دردت چیععع؟

اکو: یه بار دیگه کافیه بگی تا.... خودت میدونی

ازون نگاه های مرگ بار سباستین، میکاسا و گینتوکی به اتسوشی میکنه *

اتسوشی: واکاتا واکاتا (فهمیدم)

چویا و دازای:||||||||~.؟؟؟؟

همه میرن سر کار هاشون *

اکو: خب...

 

 

 

 

پایان *-*